تاریخ مختصر سرزمین میانه؛ دنیا ارباب حلقه ها چگونه شکل گرفت؟

به گزارش نوای پرنده پارسی، وقتی خبر ساخت سریالی در دنیای ارباب حلقه ها به دست آمازون منتشر شد، هواداران بی شمار این فرنچایز محبوب و شگفت انگیز در سراسر دنیا هیجان زده شدند. ولی آثار و نوشته های رسمی و غیررسمی جی. آر. آر. تالکین درباره این دنیا داستانی به قدری گسترده و بزرگ و شگرف است که شاید برخی ها دچار سردرگمی شوند.

تاریخ مختصر سرزمین میانه؛ دنیا ارباب حلقه ها چگونه شکل گرفت؟
  • 12 فیلم که طرفداران ارباب حلقه ها باید ببینند

وقایع فیلم های هابیت و ارباب حلقه ها تنها کمتر از 100 سال از تاریخ متنوع سرزمین میانه و جهانهای دیگرش را پوشش می دهند و بی شمار قصه ناگفته از هزاره ها و قرن های مختلف آن باقی مانده است. پیش درآمدی که آمازون قرار است بسازد بین 3000 و 6000 سال قبل از پیدا کردن حلقه یگانه توسط بیلبو بگینز می گذرد، دورانی که ماجراهای پر افت و خیز بسیاری داشت.

اگر کتاب های تالکین را نخوانده اید و دلتان می خواهد بیشتر با تاریخ سرزمین میانه آشنا شوید، در ادامه چهار دوره تاریخی و اتفاقات مهمش را برایتان آورده ایم.

دوران اول - ایام کهن

ایام کهن به دورترین زمان در اسطوره شناسی تالکین اشاره دارد، ولی زمان همواره مسأله مناقشه برانگیزی است، حتی در جهان های داستانی. برای همین شروع و انتها دوران اول هم با پیچیدگی هایی رو به رو است. راحت ترین راه برای درک این دوران این است که ایام کهن را به عنوان تمام سالیانی در نظر بگیریم که قبل از دوران دوم اتفاق افتاده.

دوران اول جهانی تالکین به دو بخش پیش از تاریخ و وقایع ثبت شده تقسیم می شود که در جاهایی هم پوشانی دارد. رمان سیلماریلیون با آینولینداله (آواز آینور) شروع می شود، که همان افسانه آفرینش آردا یا هستی و جهان است. ایلوواتار، خالق و خدای آردا است و آینور اولین وجودهایی هستند که خلق می نماید. والار و مایار قدرتمندترین اعضا بین آینور هستند. بعد از خلق آردا، ایلوواتار والار و مایار را به جهان می فرستد تا به آن شکل دهند و خاصیت های جغرافیایی ببخشند. آن ها دو درخت والینور را خلق می نمایند و روشنایی و نور ایجاد می شود.

یکی از اعضای آینور به نام ملکور، از بقیه قدرتمندتر است و افکار پلیدی در سرش می پروراند و قصد شورش دارد. ملکور بارها کوشش می نماید که بر جهان جدید سلطه یابد و آن را تبدیل به قلمرو خودش کند، اما والار و مایار جلو او می ایستند. اما ملکور به اقدامات پلیدش ادامه می دهد و در نهایت به اولین ارباب تاریکی بدل می شود.

ایلوواتار آردا را با فرزندانش پر می نماید؛ الف ها و سپس انسان ها که هردو در این دوران برمی خیزند. الف ها نامیرا هستند و توانایی سفر بین سرزمین میانه و والینور را دارند، جایی که والار زندگی می نماید. انسان ها بعد از الف ها خلق شدند و زندگی کوتاه تر و شنماینده تری دارند. دیگر نژادهای سرزمین میانه مثل دورف ها، عقاب ها و اِنت ها به دست یکی دیگر از آینور و با اجازه ایلوواتار خلق شدند.

الفی به نام فین وی رهبر گروهی از الف ها به نام نولدور بود که به خاطر خردمندی و مهارتشان در ساخت وساز معروف بودند. پسر او فینور، از نور دو درخت والینور سه سیلماریل یا گوهر می سازد. در همین حین، ملکور که توجهش به الف ها جلب شده، با ایجاد بی اعتمادی و شکنجه الف ها، تعدادی از آن ها را به قعر تاریکی می کشاند تا تبدیل به اُرک شوند.

ملکور که سودای به دست آوردن سیلماریل ها را در سرش می پروراند، با اونگولیانت هم پیمان می شود. اونگولیانت روحی پلید است که شکل یک عنکبوت غول پیکر را به خود گرفته. ملکور و اونگولیانت درخت های والینور را نابود می نمایند. ملکور فین وی را می کشد و گوهرها را می سارق. دیگر اعضای والار پیروز می شوند غنچه ها و میوه های به جامانده درختان را بازیابی نمایند و از آن ها خورشید و ماه را به وجود می آورند. سال های پیش از این واقعه، که با عنوان دوره والیان شناخته می شود، به شدت طولانی تر از سال های خورشیدی بعد از آن هستند.

فینور که بی صبرانه منتظر است تا انتقام مرگ پدرش را بگیرد، نامی جدید بر ملکور می گذارد: مورگوث. فینور کوشش می نماید نیروهایی را علیه مورگوث متحد کند اما به پایانی نمی رسد و خودش هم در نهایت به دست بالروگ ها کشته می شود. مورگوث را محاصره می نمایند و او مجبور به عقب نشینی می شود. نسل های جدیدی از الف ها در این مقطع به جهان می آیند، از جمله شخصیت هایی از ارباب حلقه ها مثل گالادریل و الفرایند. قبایل انسان ها و دورف ها قلمروهای خودشان را ایجاد می نمایند و شهوت قدرت و به دست آوردن سرزمین های بیشتر بینشان قوت می گیرد.

سائرون، از مایاهای مطرود، خدمتکار مورگوث می شود. این دوران با جنگی عظیم به انتها می رسد که طی آن والار، الف ها، انسان ها و دورف ها با هم متحد می شوند تا مورگوث را شکست دهند و به تاریکی و پوچی بازگردانند. سه گوهر سیلماریل از دیدها پنهان می شود، یکی در آسمان، یکی در دل زمین و دیگر در آب های دریا.

دوران دوم - قدرت دریافت سائرون

دوران دوم که سه هزار و چهارصد و چهل و یک سال به درازا می کشد، همان دورانی است که حلقه های قدرت معروف خلق می شوند، و همچنین دورانی است که سریال آمازون در آن می گذرد.

بعد از سقوط مورگوث، سائرون فراری می شود و از بقیه پنهان می ماند. الف ها را به سرزمین های نامیرا می پذیرند، ولی برخی هایشان قلمروهای جدیدی مثل ارگیون کشف می نمایند. دورف ها استحکامات پیشین خود را که جبهه های جنگ عظیم دوران قبل بودند رها می نمایند و به نوادگان دورین در موریا می پیوندند. این ها وقایع و مکان هایی است که در فیلم های هابیت هم می بینیم. انسان ها در جزیره نومه نور در میانه دریای عظیم ساکن می شوند و نسلی از آن ها پدید می آید که عمری طولانی تر از انسان های معمولی دارند. تا مدتی آن ها به نظم موجود احترام می گذارند، ولی کم کم نسبت به الف ها و جاودانگی آن ها حسادت می ورزند.

ابزارسازی به نام آناتار، که در واقع سائرون است و به ظاهر مبدل در آمده، پدیدار می شود و خودش را ارباب هدیه ها می نامد. او به الف های نولدور، از جمله لرد کلبریمبور که از نوادگان فین وی است، شیوه ساخت حلقه های جادویی را می آموزد. اما دور از چشم الف ها، آناتار/سائرون مشغول ساخت باراد-دور است، قلعه تاریکی که بعدها دژ سائرون در موردور می شود.

سائرون به ساخته شدن نُه حلقه برای انسان ها و هفت حلقه برای دورف ها یاری می نماید و در همین حین الف ها سه حلقه برای خودشان می سازند. در باراد-دور، در میان شعله های آتش کوه نابودی، سائرون در خفا حلقه یگانه را می سازد، حلقه ای که بر تمام حلقه های دیگر فرمانروایی کند. ولی به محض اینکه سائرون حلقه یگانه را به کار می گیرند، الف ها از حقه او باخبر می شوند و می فهمند فریب خورده اند.

حلقه هایی که الف ها ساخته اند عاری از پلیدی های سائرون هستند و دورف ها هم با اینکه در اثر نیروی حلقه حریص تر شده اند، ولی به دعوت سائرون پاسخ نمی دهند. اما سائرون در نهایت پیروز می شود نُه انسان حامل حلقه را جذب خودش کند و به آن ها وعده نامیرایی و جاودانگی می دهد، اگرچه این وعده مثل خود حلقه ها، بیشتر یک نفرین است تا هدیه. این نُه انسان تبدیل به نازگول یا شبح حلقه می شوند و تا ابد در خدمت سائرون در می آیند. الف ها حلقه هایشان را از نظرها مخفی می نمایند تا سائرون نتواند قدرت بیشتری جذب کند.

در جنگ الف ها و سائرون کلبریمبور و متحدانش رو در روی ارباب تاریکی و نیروهایش قرار می گیرند که در پی آن ارگیون به کل نابود می شود. الفرایند ریوندل را به عنوان پناهگاهی برای الف ها پایه گذاری می نماید، ولی هرچه می گذرد الف ها بیشتر می فهمند که توانایی مقابله با سائرون را ندارند.

نومه نوری ها می آیند و انسان ها و الف ها در کنار یکدیگر، پیروز می شوند تا از سرزمین میانه دفاع نمایند و سائرون را به اسارت در آورند. اگرچه صلح مدت زیادی دوام نمی آورد.

سائورون که به اسارت انسان های نومه نور در آمده، ذهن آن ها را مسموم می نماید، همان شیوه ای که ملکور ذهن الف ها را مسموم کرد و اُرک ها را به وجود آورد. انسان های تحت تأثیر سائرون نسبت به والار نفرت پیدا می نمایند و برای دستیابی به عمر جاویدان، با آن ها می جنگند. برای مجازات چنین شورش و اهانت عظیمی، نومه نور زیر آب می رود و در پی این اتفاق، جهان از حالت تخت به شکل کروی در می آید.

انسان های بازمانده از این اتفاق ها، شهرهای گاندور و آرنور را پایه گذاری می نمایند و با الف ها هم پیمان می شوند تا سائرون را بار دیگر شکست دهند. ایسیلدور، نسل دوم از پادشاهان گاندور و آرنور، دست سائرون را می برد و حلقه یگانه را می گیرد. اما در ادامه تحت تأثیر و وسوسه حلقه قرار می گیرد و در برابر نابودی آن مقاومت می نماید.

دوران سوم - جنگ حلقه

این بخش هایی است که اکثرا می شناسید. ایسیلدور که حلقه یگانه را در اختیار خودش در آورده، طی حمله اُرک ها سعی می نماید با گذاشتن آن بر دستش ناپدید شود، ولی حلقه به او خیانت می نماید و از دستش سُر می خورد و ایسلیدور کشته می شود. حلقه یگانه برای بیشتر از دو هزار سال پنهان می ماند.

در این حین، انسان ها و قلمروهای مختلفشان به طور مداوم با هم در حال جنگ قرار می گیرند و با توجه به عمر کوتاه و درگیری با بیماری، تأثیرگذاریشان بر سرزمین میانه کم و کمتر می شود. جادوگرها، از جمله گندالف، راداگاست و سارومان، به سرزمین میانه می آیند. همچنین هابیت های متواضع و کم سر و صدا در شایر مستقر می شوند. الفرایند با دختر گالادریل سلبریان ازدواج می نماید و حاصل این وصلت دختری به نام آروِن است. دورف ها در موریا مشغول بهره وری از دل زمین می شوند تا اینکه به یک بالروگ بر می خورند و بعد از تحمل کشته های زیاد، به تنها کوه پناه می برند.

در این زمان است که اسمیگل، حلقه یگانه را پیدا می نماید و مالکش می شود و همین به تدریج قدرت را به سائرون برمی گرداند تا سالیان بعد بازشود. اسمیگل در کوه های مه آلود پنهان می ماند و صدها سال با حلقه گرانبها و عزیزش می ماند. وقتی بیلبو به همراه دورف هایی به رهبری تورین سپربلوط برای بازپس گیری قلمرو دورف ها از اسماگ اژدها همراه می شود، در طی سفرشان با اسمیگل که حالا موجودی به نام گالم شده رو به رو می شود و طی ماجراهایی، حلقه یگانه را از او می گیرد.

در این مقطع تعیین است که سائرون هنوز هم تهدیدی جدی به حساب می آید. حلقه به فرودو می رسد و گندالف به شورای سفید اصرار می ورزد که اقدامی بنمایند، ولی آن ها تعلل می نمایند و گندالف یاران حلقه را شکل می دهد که شامل فرودو بگینز، سم وایز گمجی، مری و پیپین، گیملی دورف، لگولاس الف، برومیر و در نهایت آراگورن، از نوادگان ایسیلدور می شود.

یاران حلقه موظف می شوند تا حلقه یگانه را نابود نمایند. آن ها با ماجراها و اتفاقات زیادی روبرو می شوند و اُرک ها و نازگول ها و دیگر موجودات تاریکی موانع زیادی سر راهشان قرار می دهند و از هم جدا می شوند. در نهایت، فرودو و سم به موردور و کوه نابودی می رسند، ولی فرودو هم نمی تواند مقابل وسوسه حلقه مقاومت کند. گالم حلقه را از او می سارقد و در نهایت با حلقه در دستش به آتش کوه نابودی سقوط می نماید. حلقه و سائرون نابود می شود و اوضاع به حالت قبل برمی شود.

دوران سوم با پادشاهی آراگورن و ازدواجش با آروِن به انتها می رسد. آراگورن قلمروهای انسان ها را متحد می نماید. زندگی همه به حالت عادی برگشته اما فرودو در سفرش زخم های جدی برداشته که در سالگرد وقوعشان موجب بیماریش می شوند. پایان به فرودو اجازه می دهند تا به سرزمین های نامیرا برود و سرزمین میانه را پشت سر بگذارد.

دوران چهارم - دوران انسان ها

تالکین کمتر از همه درباره دوره چهارم نوشته، و شاید به خاطر این باشد که جهان فانتزیش کم کم مسیری را طی می کرد تا تبدیل به جهان کنونی ما شود. گندالف، الفرایند و گالادریل به همراه فرودو به والینور می فرایند. گیملی و لگولاس تا مدتی با هم سراغ ماجراجویی هایی می فرایند. هابیت ها مدتی سراغ سرزمین های دیگر می فرایند، ولی در نهایت تمام موجودات جادویی هم به والینور سفر می نمایند، یا به کل محو می شوند، و جهان برای انسان ها باقی می ماند.

آراگورن در کنار آروِن سالیانی طولانی به حکمرانی ادامه می دهد و قلمرویی یکپارچه و منظم و در هارمونی و تعادل کامل تحویل انسان ها می دهد. تا اینکه هردو با مرگی طبیعی می میرند و پسر آراگورن به پادشاهی می رسد و زندگی ادامه پیدا می نماید. نیروهای شر و خیر در تعادل کامل به حضورشان ادامه می دهند و چرخه حیات می شود و می شود.

منبع: CBR

bestcanadatours.com: تور کانادا | با تور کانادا سفر کنید، ویزای کانادا، تور کانادا ارزان، قیمت تور کانادا نوروز، بهار، پاییز، تابستان، زمستان را با ما تجربه کنید.

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 23 مرداد 1400 بروزرسانی: 23 مرداد 1400 گردآورنده: pbmusic.ir شناسه مطلب: 6367

به "تاریخ مختصر سرزمین میانه؛ دنیا ارباب حلقه ها چگونه شکل گرفت؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تاریخ مختصر سرزمین میانه؛ دنیا ارباب حلقه ها چگونه شکل گرفت؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید